سروده مقام معظم رهبری
حرفی بگوی و از لب خود کام ده مرا ساقی ! ز پا فتاده شدم ، جام ده مرا
فرسوده، دل ز مشغله جسم و جان ، بیا بستان زخود ، فراغت ایام ده مرا
رزق مرا ، حواله به نامحرم مکن از دست خویش ، باده گلفام ده مرا
بوی گلی ، مشام مرا تازه می کند ای گلعذار ! بوسه به پیغام ده مرا
عمرم رفت و حسرت مستی زدل نرفت عمری دگر ز معجزه جام ده مرا
ای عشق! شعله بر دل پر ارزو بزن چندی رهایی از هوس فام ده مرا
جانم بگیر و جام می از دست من مگیر ای مدعی هر آنچه دهی ، نام ده مرا
مرغ دلم به یاد رفیقان به خون تپید یا رب ! امید رستن از این دام ده مرا
بشکفت غنچه دلم ای باد نوبهار خندان دلی بسان ((امین)) وام ده مرا
اشعار عاشورایی
خاک حرمت ، مهر نماز است حسین (ع)
راه تو ، همیشه چارهساز است حسین (ع)
ای خون تو دشنه بر گلوگاه ستم
از خون تو شیعه ، سرافزار است حسین(ع)
(مشفق کاشانی )
گودال فرود خویش را میدانست
چون شاعر چیرهای از آغاز سخن
پایان سرود خویش را میدانست
مرحوم محمدرضا آقاسی :
حسین
زهره منظومه زهرا حسین **** کشته ی افتاده به صحرا حسین
دست صبا زلف تورا شانه کرد **** بر سر نی خنده مستانه کرد
کیست لب خشک ترک خورده ات **** چشمه ای از زخم نمک خورده ات
روشنی خلوت شبهای من **** بوسه بزن بر تب لبهای من
تازغم غربت تو تب کنم **** یاد پریشانی زینب کنم
آه از آن لحظه که بر سینه ات **** بوسه نشاندند لب تیرها
فرهنگ عاشورا، زمینه ساز فرهنگ انتظار است.
انتظار، ادامه عاشورا است و چشم به راه حسین دیگرى نشستن، درکربلاْ"یى به وسعت جهان. در زیارت عاشورا، در دو قسمت، از خون خواهى حسین (ع) در رکاب امام مهدى (ع) خبر مى دهد. (1)
امام باقر(ع) فرمود: یکدیگر را در روز عاشورا، این گونه تعریت دهید: اعظم الله اجورنا بمصابنا بالحسین و جعلنا وایاکم من الطالبین بثاره مع ولیه الامام المهدی من آل محمد (ع) (2) خداوند اجر ما و شما را در مصیبت حسین (ع) بزرگ گرداند و ما و شما را ازکسانى قرار دهدکه به همراه ولى اش، امام مهدى از آل محمد(ع)، طلب خون آن حضرت کرده، به خون خواهى او برخیزیم.
پاره اى روایات، عاشورا را روز ظهور حضرت مهدى (ع) ذکرکرده اند. (3)
پس انتظار، انتظار انتقام عاشوراست و یاران مهدى (ع) همه عاشورایى اند. کسانى مى توانند در رکاب مهدى (ع) باشند و امام حق را یارى رسانندکه در مکتب عاشورا، آبدیده شده و معیار جنگ و صلح را از او آموخته باشندکه حسین (ع)، خود معیار سلم و حرب و تولأ و تبرا است. (4)